به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

بایگانی
پیوندهای روزانه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انگلیس کثیف» ثبت شده است

ترامپ با صراحت اعلام کرده است که شخصاً دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. آقای ظریف از مذاکره با قاتل سردار سلیمانی شهید چه هدفی را دنبال می‌کنند؟! و آیا اظهارات ایشان نادیده گرفتن خون پاک سردار سلیمانی و یاران شهیدش نیست؟!

 آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان که با نشریه آلمانی اشپیگل مصاحبه می‌کرد در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «آیا احتمال مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی کمرنگ شده است»؟ گفت؛ «نه، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که مردم رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیت را بشناسند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته است. مهم است که آنها چگونه رفتار می‌کنند. دولت ترامپ می‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را برداشته و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در پای میز مذاکره هستیم و این آنها بودند که میز مذاکره را ترک کردند»!
درباره اظهارات آقای ظریف گفتنی است که؛
الف- ترامپ با صراحت اعلام کرده است که شخصاً دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. آقای ظریف از مذاکره با قاتل سردار سلیمانی شهید چه هدفی را دنبال می‌کنند؟! و آیا اظهارات ایشان نادیده گرفتن خون پاک سردار سلیمانی و یاران شهیدش نیست؟!
ب- آقای ظریف شاهد بودند که ده‌ها میلیون نفر در ایران و ده‌ها میلیون دیگر در مجموعه شهرهای مختلف جهان اسلام در شهادت سردار سلیمانی به سوگ نشستند و بدون استثناء ضرورت انتقام از آمریکا را فریاد زدند، بنابراین باید از وزیر خارجه کشورمان پرسید کجای دیدگاه جنابعالی با خواست مردم ایران و سایر ملت‌های مسلمان همخوانی دارد؟! و جنابعالی که نظرتان با خواست و نظر تمامی مردم ایران مغایر و متضاد است، وزیر خارجه کدام ایران هستید؟!
ج- شاید دیدگاه آقای روحانی را باور کرده‌اید که ادعا می‌کرد شب عاشورا، امام حسین علیه‌السلام با عمر‌سعد مذاکره کرد؟! این دیدگاه به‌اندازه‌ای عوامانه است که نیازی نیست علیه آن استدلالی آورده شود. در کجای دنیا، نهیب دلاورانه علیه دشمن را مذاکره ترجمه می‌کنند که جنابعالی به تلویح و آقای رئیس‌جمهور به تصریح چنین
کرده‌اید؟!
د- برفرض که نظر حضرت امام(ره)که «آمریکا شیطان بزرگ است» را نادیده گرفته و یا از آن غفلت کرده‌اید! حالا جدای از دیدگاه حکیمانه امام راحل(ره) بفرمائید آمریکا باید به کدام توطئه و قتل عام انسان‌های بی‌گناه و نقض عهد و پیمان و... دست بزند تا جنابعالی هم مانند سایر ملت‌های آزاده دنیا، آمریکا را شیطان بزرگ
بدانید؟!
هـ- جنابعالی در دانشگاه علامه طباطبایی بعد از آنکه فهرستی از نقض عهد‌ها و پیمان‌شکنی‌های پی‌در‌پی آمریکا را برشمردید، اعلام فرمودید که؛ «کسی از این پس نمی‌تواند به امضای آمریکا اعتماد کند». حالا چه شده که برخلاف نظر قبلی خود از احتمال مذاکره با آمریکا سخن
می‌گویید؟!
و -  فرموده‌اید: «دولت ترامپ می‌تواند گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را برداشته و به میز مذاکره برگردد. ما هنوز در پای میز مذاکره هستیم و این آنها بودند که میز مذاکره را ترک کردند»! آقای ظریف! برفرض محال، آقای ترامپ نصیحت شما را بپذیرد و توبه کند! و تحریم‌ها را بردارد! در آن صورت قرار است با آمریکا درباره چه موضوع و مسئله‌ای مذاکره کنید؟! موضوع مذاکره را آمریکا با صد زبان و بارها اعلام کرده است، توقف صنایع موشکی ایران و دست‌کشیدن از حمایت جبهه مقاومت! جناب ظریف! اگر صنایع موشکی کشورمان نبود یک شبه ایران را با خاک یکسان کرده بودند و اگر حمایتمان از جبهه مقاومت که سردار سلیمانی سرآمد آن بوده و هست در میان نبود، امروز باید شاهد قتل‌عام مردم مظلوم کشورمان و به برده گرفته شدن نوامیس ملت توسط تروریست‌های تکفیری داعش بودیم! آیا غیر از این است؟! هنوز چند روزی از کارکرد حماسی موشک‌های سپاه در ضربه سخت به آمریکا نمی‌گذرد. چه زود این کاربرد اقتدار‌آفرین و دشمن‌سوز را به فراموشی سپرده‌اید!
حضرتعالی در مصاحبه تلویزیونی به مناسبت شهادت سردار دلها از رابطه نزدیک خود با آن شهید بزرگوار سخن گفتید. آیا حمایت از جبهه مقاومت و تلاش پیگیر برای تقویت توان نظامی و صنایع موشکی کشورمان از جمله خصوصیات سپهبد شهید نبود؟!


ز- جناب ظریف! هنوز چند روزی بیشتر از بیانات رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه حماسی تهران نمی‌گذرد که تاکید فرمودند «ما از مذاکره هم ابایی نداریم، البته نه مذاکره با آمریکا؛ بلکه از مذاکره با دیگران ابایی نداریم. مذاکره نه از موضع ضعف بلکه از موضع قوت و قدرت. به یاری خدا دارای قدرت هستیم و قوی‌تر هم خواهیم شد». باید این بند را در صدر وجیزه پیش‌روی جای می‌دادیم ولی از آنجا که عده‌ای اصرار دارند بیانات حضرت آقا را در حد و ‌اندازه یک توصیه اخلاقی جلوه دهند، اشاره به آن را بعد از ذکر دلایل روشن و خالی از ابهامی جای دادیم که تقریباً تمامی آنها وام گرفته از بیانات مستدل حضرت ایشان است و به وضوح نشان می‌دهد که به قول رهبر معظم انقلاب، مذاکره با آمریکا علی‌رغم عهد‌شکنی‌های پی‌درپی و جنایات بی‌شماری که علیه مردم کشورمان مرتکب شده است
«سمَ مهلک» است.
ح- آمریکا با همه توان در پی آن است که از ایران اسلامی صدایی متفاوت و مغایر با صدای انقلاب بشنود و متاسفانه آقای ظریف بی‌آنکه بدانند، با اظهارات خویش در مصاحبه با اشپیگل این فرصت را در اختیار دشمن
قرار ‌داده‌اند!

سخنان آقای شریعتمداری و البته همه ما .

 

 

واکنش ترامپ به سخنان ظریف درباره مذاکره با آمریکا: نه ممنون!

رئیس جمهور آمریکا در پیامی در توئیتر به مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه ایران با یک نشریه آلمانی درباره امکان مذاکره با آمریکا در صورت برداشته شدن تحریم‌ها واکنش نشان داد و آن را رد کرد.

وزیر امور خارجه ایران در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل که روز شنبه منتشر شد درباره احتمال مذاکره با آمریکا در پی ترور سپهبد سلیمانی گفت: «خیر، من هرگز این احتمال را رد نمی‌کنم که افراد، رویکردهای خود را تغییر دهند و حقایق را درک کنند. برای ما مهم نیست که چه کسی در کاخ سفید نشسته باشد. آنچه مهم است، نوع رفتار آنها است. دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم. آنها میز مذاکره را ترک کردند. آمریکا خسارت عظیمی به مردم ایران وارد آورده است. روزی خواهد رسید که آنها مجبور می‌شوند، این خسارات را جبران کنند. ما صبر زیادی داریم.»

سپهبد شهید قاسم سلیمانی یک الگوی کم نظیر فرهنگی و رفتاری برای گروه‌های جهادی بود. هنوز فراموش نکرده‌ایم که در ابتدای سال ۹۸ و موقع سیل‌های خانمان برانداز، قاسم سلیمانی با وجودی که یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان نظامی جهان بود، اما با فروتنی تمام به میان سیل زدگان رفت و به آن‌ها یاری رساند. سردار عارف هاشمی، برادر شهید علی هاشمی که در جریان سیل امسال در خوزستان، میزبان قاسم سلیمانی و در کنار او بود، خاطرات قابل توجهی از آن شهید دارد. به همین بهانه با این فرمانده جهادی به گفتگو پرداختیم.

 

سپهبد شهید قاسم سلیمانی یک الگوی کم نظیر فرهنگی و رفتاری برای گروه‌های جهادی بود. هنوز فراموش نکرده‌ایم که در ابتدای سال ۹۸ و موقع سیل‌های خانمان برانداز، قاسم سلیمانی با وجودی که یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان نظامی جهان بود، اما با فروتنی تمام به میان سیل زدگان رفت و به آن‌ها یاری رساند. سردار عارف هاشمی، برادر شهید علی هاشمی که در جریان سیل امسال در خوزستان، میزبان قاسم سلیمانی و در کنار او بود، خاطرات قابل توجهی از آن شهید دارد. به همین بهانه با این فرمانده جهادی به گفتگو پرداختیم.

سردار سلیمانی در کنار مردم سیل زده خوزستان

 

سردار شهید قاسم سلیمانی در زمان حضور میان سیل زدگان خوزستانی، به منزل شما آمدند و به محضر مادر شهید علی هاشمی رسیدند. آن طور که در مصاحبه قبلی با ما هم گفته بودید، گویا ارتباطی قدیمی میان خانواده شما و قاسم سلیمانی وجود داشت. درباره این ارتباط توضیح بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. شهادت سردار شجاع و افتخارآمیز و زیبا روی جبهه مقاومت، حاج قاسم سلیمانی را به محضر حضرت ولیعصر (عج)، مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران تسلیت عرض می‌کنم. بعد از آنکه ارتش بعث عراق به ایران حمله کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد، مردم از تمام نقاط ایران برای کمک و یاری به مناطق جنگی حضور یافتند. جوانان کرمانی هم در یک گردان به فرماندهی قاسم سلیمانی به منطقه دشت آزادگان آمدند و ابتدای کارشان در سپاه حمیدیه بود و کار‌های شناسایی را انجام می‌دادند که بعد‌ها خودشان تبدیل به تیپ و لشکر شدند.

هر چند که حاج قاسم زاده کرمان است، اما می‌توان او را فرزند خوزستان هم به حساب آورد، زیرا در اوج جوانی پا به عرصه دفاع مقدس در خوزستان نهاد و مجاهدت‌های جانانه‌ای کرد و در عملیات‌های متعددی شرکت نمود. چون فرمانده تیپ ۳۷ نور، برادر بنده سردار شهید علی هاشمی بود، از همان آغاز دوران جنگ تحمیلی با قاسم سلیمانی آشنا شد و یک رابطه دوستی عمیق بین آن‌ها شکل گرفت. بعد از شهادت و جاویدالاثر شدن سردار هاشمی، سردار سلیمانی این ارتباط را همچنان با خانواده و پدرمان ادامه دادند. بعد از اینکه حاج قاسم فرماندهی نیروی قدس سپاه را عهده‌دار شد، به مرور زمان این نیرو که درابتدا مطرح نبود جان گرفت و به روزتر شد و شهید سلیمانی توانست کار‌های خارق العاده‌ای در بیرون مرز‌ها انجام دهد که باعث شناخته‌تر شدن نیروی قدس شد. پس از سقوط صدام و رفت و آمد ایشان به عراق، ارتباط حاج قاسم با خوزستانی‌ها به مراتب بیشتر شد و این ارتباط تا پایان عمر بابرکت وی همچنان ادامه داشت. هر زمان هم که به خوزستان تشریف می‌آوردند، ابتدا به منزل پدری و به دیدار خانواده ما می‌آمدند. به جرات می‌توانم بگویم که حاج قاسم خلاء وجود شهید هاشمی را برای خانواده ما پر کرده بودند. یعنی همان برخوردی که شهید هاشمی با ما داشت، حاج قاسم هم داشت. گویی برادر واقعی خودمان و فرزند واقعی پدر و مادرم بود.

تیرماه امسال که سالروز شهادت حاج علی هاشمی بود سردار سلیمانی هم حضور پیدا کردند و می‌گفتند که این آخرین دیدار ایشان با ماست و به زودی پیش حاج علی خواهد رفت. ما باور نمی‌کردیم و حرفش را شوخی می‌دانستیم!

 

اوائل سال که در استان خوزستان سیل آمد، شهید قاسم سلیمانی هم برای کمک به مردم آن مناطق به خوزستان رفت. شما هم در کنار ایشان بودید. چه اتفاقاتی رخ داد؟
تصور مردم از سلیمانی یک فرمانده ارشد جنگی و چهره نظامی بود، اما او با یک چهره فوق‌العاده مهربان و مردمی بین سیل زدگان حضور یافت. حاج قاسم با رفتار و منش خود در دوران سیل کاری کرد که بعد از شهادتش، از کودک تا پیرمرد عشایری در تشییع جنازه او در اهواز شرکت کردند. حتی یک پیرمرد با تن رنجور و نابلد بودن راه، با پای پیاده از شادگان به اهواز آمد تا در تشییع او حاضر باشد.

او با دل این مردم کاری کرد که هم کودک خوردسال، هم پیرمرد ۸۰ ساله دیوانه او شدند! قاسم سلیمانی در قلب‌های مردم ورود کرد و بر قلب‌های مردم حکومت می‌کرد. چون او در روز‌های سیل خوزستان، اسلحه را زمین گذاشت و بیل دستش گرفت. من می‌دیدم که برای مردم و سیل زدگان‌اشک می‌ریخت. حاج قاسم این گونه نبود که دستور بدهد و برود. نمی‌رفت؛ تا لحظه آخر و تا موقعی که مردم یک روستا یا منطقه نجات پیدا کنند و امکانات بگیرند، کنار مردم می‌ایستاد.

حضور حاج قاسم همچنین در زمان سیل خوزستان، یک انسجام بین مدیران و نیرو‌های مسلح این استان به وجود آورد. در روز‌های سیل، وجود حاج قاسم و ابومهدی المهندس باعث دلگرمی بین مردم خوزستان بود. مردمی که همه دارایی و زندگی خود را از دست رفته می‌دیدند، قاسم سلیمانی برایشان یک منجی بود.

ماجرای بوسیدن دست یک پیرمرد سیل زده توسط قاسم سلیمانی چه بود؟
یک پیرمرد، کل زندگی‌اش را آب برده بود و خودش هم تا کمر در آب قرار داشت؛ فقط یک قاب عکس از تصویر امام خمینی (ره) دستش گرفته بود و می‌گفت هیچ چیزی نمی‌خواهم، اما عکس امام نباید خیس شود. این بود که حاج قاسم هم بر دستش بوسه زد.

انگیزه بالای قاسم سلیمانی برای حضور مداوم در جهاد را چه می‌دانید؟
به جرأت می‌توانم بگویم که ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین (ع) در ۱۴۰۰ سال قبل را حاج قاسم لبیک گفت. او کسی بود که خودش به دنبال شهادت می‌رفت. همیشه هم می‌گفت که دعا کنید من شهید شوم. در نیرو‌های مسلح، هیچ وقت فرماندهان عالی رتبه در صحنه نبرد جلو نمی‌روند. اما او فرمانده‌ای بود که جلوتر از نیروهایش به دل خطر می‌رفت. معمولا وقتی یک منطقه پر از خطر است، محافظان اجازه نمی‌دهند تا شخصیت‌های مهم نظامی، وارد آن منطقه شوند. اما نمی‌شد جلوی قاسم سلیمانی را گرفت!

به نظرم در بغداد حاج قاسم اگر از فرودگاه بیرون می‌رفت از محالات بود که آمریکایی‌ها بتونند او را بگیرند یا هدف قرار بدهند. آن‌ها که اهل مسائل نظامی هستند می‌فهمند معنی این حرف چیست. باید بگردیم و ببینیم که چه کسی آمار او را به دشمن داد، وگرنه آمریکایی‌ها وغربی‌ها آنقدر جربزه ندارند که جرأت کنند دنبال شیری مثل قاسم سلیمانی باشند. اگر یادتان باشد، حاج قاسم می‌گفت ترامپ قمارباز، منِ سلیمانی فقط حریف تو و ارتش آمریکا هستم. یعنی می‌گفت که و بدون سپاه و نیروی قدس به تنهایی آن‌ها را حریف است.

قاسم سلیمانی فقط یک نفر از بزرگان ایران است و هزاران بزرگ در ایران وجود دارند که کل ایالات متحده که هیچ، کل دنیا هنوز نشناخته‌اند. ما اساتید بزرگی در جهاد داریم که هنوز که هنوز است شناخته شده نیستند. مثل یار صدیق و همیشگی حاج قاسم، یعنی سردار شامی (سردار اسماعیل قاآنی). اگر صهیونیست‌ها اهل تحلیل باشند –که نیستند- باید بدانند که «شهید قاسم سلیمانی» به مراتب خطرناک‌تر از قاسم سلیمانی است. چرا؟ چون الان سردار شامی به دنبال آنهاست. سردار قاآنی، به فضل الهی، اسرائیل را به زانو در خواهد آورد. به این قضیه اصلا شک نداریم.

شهادت قاسم سلیمانی قطعا کمر آمریکا را خواهد شکست. آمریکا دیگر جایی در منطقه نخواهد داشت. اگر صدای من به مردم آمریکا می‌رسد به آن‌ها می‌گویم که به داد بچه‌هایشان که در منطقه هستند برسند و آن‌ها را از منطقه خارج کنند. اشتباه بزرگ محاسبه گران غربی این است که شیعه علی را هنوز نشناخته اند؛ ایران و مردم ایران را نشناخته‌اند. این‌ها اگر توانایی‌اش را داشتند زودتر از این حاج قاسم را می‌زدند، ولی تحت هیچ شرایطی این توانایی را نداشتند.

در حقیقت آمریکایی‌ها تجهیزات بالایی دارند، اما شکنندگی نیز خیلی بالاست. چون آن‌ها از مرگ می‌ترسند و مرگ را برای خودشان یک بلا می‌دانند. اما قاسم سلیمانی، پیامبر و اهل بیت را درک کرده بود. اگر غیر از شهادت برای حاج قاسم مرگ دیگری رقم می‌خورد، در اخلاص و عبادت او باید شک می‌کردیم. حاج قاسم با خونش، جهان اسلام و گام دوم انقلاب را تضمین کرد. او نه تنها باعث خروش میلیونی مردم ایران شد بلکه کل جهان را به حرکت در جهت انقلاب اسلامی واداشت. تردیدی نداریم که با شهادت سلیمانی، پیروزی از آن اسلام خواهد بود.

در پایان، اگر نکته‌ای مد نظر دارید بفرمایید.
حاج قاسم را ما زمینی‌ها نتوانستیم بشناسیم، حاج قاسم را فقط خدا شناخت. در منش و رفتار و عشق به ولایت او هیچ ناخالصی وجود نداشت و ذوب در انقلاب بود. خط قرمز قاسم سلیمانی نیز ولایت و انقلاب بود. خیلی‌ها باید این را متوجه شوند؛ آن‌هایی که دنبال پیکر حاج قاسم آمدند و در تشییع او شرکت کردند و بعد رفتند و تفکر دیگری را دنبال کردند، باید یکدست شویم؛ همه باید حاج قاسم شویم. حاج قاسم شهید شد، اما فرهنگ حاج قاسم زنده شد، تا ظهور حضرت ولیعصر (عج). فرهنگ حاج قاسم خیلی موثر است و باید برای آن کار شود. نویسندگان و شاعران، فیلمسازان و مداحان خوب ما باید به موضوعات و ابعاد شخصیتی و نظامی حاج قاسم بپردازند. من هم دست شما روزنامه نگاران و قلم به دستانی که برای حفظ این فرهنگ تلاش می‌کنید را می‌بوسم.

ما هم از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، بسیار سپاسگزاریم.

سردار شهید قاسم سلیمانی در زمان حضور میان سیل زدگان خوزستانی، به منزل شما آمدند و به محضر مادر شهید علی هاشمی رسیدند. آن طور که در مصاحبه قبلی با ما هم گفته بودید، گویا ارتباطی قدیمی میان خانواده شما و قاسم سلیمانی وجود داشت. درباره این ارتباط توضیح بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم. شهادت سردار شجاع و افتخارآمیز و زیبا روی جبهه مقاومت، حاج قاسم سلیمانی را به محضر حضرت ولیعصر (عج)، مقام معظم رهبری و ملت شریف ایران تسلیت عرض می‌کنم. بعد از آنکه ارتش بعث عراق به ایران حمله کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد، مردم از تمام نقاط ایران برای کمک و یاری به مناطق جنگی حضور یافتند. جوانان کرمانی هم در یک گردان به فرماندهی قاسم سلیمانی به منطقه دشت آزادگان آمدند و ابتدای کارشان در سپاه حمیدیه بود و کار‌های شناسایی را انجام می‌دادند که بعد‌ها خودشان تبدیل به تیپ و لشکر شدند.

هر چند که حاج قاسم زاده کرمان است، اما می‌توان او را فرزند خوزستان هم به حساب آورد، زیرا در اوج جوانی پا به عرصه دفاع مقدس در خوزستان نهاد و مجاهدت‌های جانانه‌ای کرد و در عملیات‌های متعددی شرکت نمود. چون فرمانده تیپ ۳۷ نور، برادر بنده سردار شهید علی هاشمی بود، از همان آغاز دوران جنگ تحمیلی با قاسم سلیمانی آشنا شد و یک رابطه دوستی عمیق بین آن‌ها شکل گرفت. بعد از شهادت و جاویدالاثر شدن سردار هاشمی، سردار سلیمانی این ارتباط را همچنان با خانواده و پدرمان ادامه دادند. بعد از اینکه حاج قاسم فرماندهی نیروی قدس سپاه را عهده‌دار شد، به مرور زمان این نیرو که درابتدا مطرح نبود جان گرفت و به روزتر شد و شهید سلیمانی توانست کار‌های خارق العاده‌ای در بیرون مرز‌ها انجام دهد که باعث شناخته‌تر شدن نیروی قدس شد. پس از سقوط صدام و رفت و آمد ایشان به عراق، ارتباط حاج قاسم با خوزستانی‌ها به مراتب بیشتر شد و این ارتباط تا پایان عمر بابرکت وی همچنان ادامه داشت. هر زمان هم که به خوزستان تشریف می‌آوردند، ابتدا به منزل پدری و به دیدار خانواده ما می‌آمدند. به جرات می‌توانم بگویم که حاج قاسم خلاء وجود شهید هاشمی را برای خانواده ما پر کرده بودند. یعنی همان برخوردی که شهید هاشمی با ما داشت، حاج قاسم هم داشت. گویی برادر واقعی خودمان و فرزند واقعی پدر و مادرم بود.

تیرماه امسال که سالروز شهادت حاج علی هاشمی بود سردار سلیمانی هم حضور پیدا کردند و می‌گفتند که این آخرین دیدار ایشان با ماست و به زودی پیش حاج علی خواهد رفت. ما باور نمی‌کردیم و حرفش را شوخی می‌دانستیم!

 

اوائل سال که در استان خوزستان سیل آمد، شهید قاسم سلیمانی هم برای کمک به مردم آن مناطق به خوزستان رفت. شما هم در کنار ایشان بودید. چه اتفاقاتی رخ داد؟
تصور مردم از سلیمانی یک فرمانده ارشد جنگی و چهره نظامی بود، اما او با یک چهره فوق‌العاده مهربان و مردمی بین سیل زدگان حضور یافت. حاج قاسم با رفتار و منش خود در دوران سیل کاری کرد که بعد از شهادتش، از کودک تا پیرمرد عشایری در تشییع جنازه او در اهواز شرکت کردند. حتی یک پیرمرد با تن رنجور و نابلد بودن راه، با پای پیاده از شادگان به اهواز آمد تا در تشییع او حاضر باشد.

او با دل این مردم کاری کرد که هم کودک خوردسال، هم پیرمرد ۸۰ ساله دیوانه او شدند! قاسم سلیمانی در قلب‌های مردم ورود کرد و بر قلب‌های مردم حکومت می‌کرد. چون او در روز‌های سیل خوزستان، اسلحه را زمین گذاشت و بیل دستش گرفت. من می‌دیدم که برای مردم و سیل زدگان‌اشک می‌ریخت. حاج قاسم این گونه نبود که دستور بدهد و برود. نمی‌رفت؛ تا لحظه آخر و تا موقعی که مردم یک روستا یا منطقه نجات پیدا کنند و امکانات بگیرند، کنار مردم می‌ایستاد.

حضور حاج قاسم همچنین در زمان سیل خوزستان، یک انسجام بین مدیران و نیرو‌های مسلح این استان به وجود آورد. در روز‌های سیل، وجود حاج قاسم و ابومهدی المهندس باعث دلگرمی بین مردم خوزستان بود. مردمی که همه دارایی و زندگی خود را از دست رفته می‌دیدند، قاسم سلیمانی برایشان یک منجی بود.

ماجرای بوسیدن دست یک پیرمرد سیل زده توسط قاسم سلیمانی چه بود؟
یک پیرمرد، کل زندگی‌اش را آب برده بود و خودش هم تا کمر در آب قرار داشت؛ فقط یک قاب عکس از تصویر امام خمینی (ره) دستش گرفته بود و می‌گفت هیچ چیزی نمی‌خواهم، اما عکس امام نباید خیس شود. این بود که حاج قاسم هم بر دستش بوسه زد.

انگیزه بالای قاسم سلیمانی برای حضور مداوم در جهاد را چه می‌دانید؟
به جرأت می‌توانم بگویم که ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین (ع) در ۱۴۰۰ سال قبل را حاج قاسم لبیک گفت. او کسی بود که خودش به دنبال شهادت می‌رفت. همیشه هم می‌گفت که دعا کنید من شهید شوم. در نیرو‌های مسلح، هیچ وقت فرماندهان عالی رتبه در صحنه نبرد جلو نمی‌روند. اما او فرمانده‌ای بود که جلوتر از نیروهایش به دل خطر می‌رفت. معمولا وقتی یک منطقه پر از خطر است، محافظان اجازه نمی‌دهند تا شخصیت‌های مهم نظامی، وارد آن منطقه شوند. اما نمی‌شد جلوی قاسم سلیمانی را گرفت!

به نظرم در بغداد حاج قاسم اگر از فرودگاه بیرون می‌رفت از محالات بود که آمریکایی‌ها بتونند او را بگیرند یا هدف قرار بدهند. آن‌ها که اهل مسائل نظامی هستند می‌فهمند معنی این حرف چیست. باید بگردیم و ببینیم که چه کسی آمار او را به دشمن داد، وگرنه آمریکایی‌ها وغربی‌ها آنقدر جربزه ندارند که جرأت کنند دنبال شیری مثل قاسم سلیمانی باشند. اگر یادتان باشد، حاج قاسم می‌گفت ترامپ قمارباز، منِ سلیمانی فقط حریف تو و ارتش آمریکا هستم. یعنی می‌گفت که و بدون سپاه و نیروی قدس به تنهایی آن‌ها را حریف است.

قاسم سلیمانی فقط یک نفر از بزرگان ایران است و هزاران بزرگ در ایران وجود دارند که کل ایالات متحده که هیچ، کل دنیا هنوز نشناخته‌اند. ما اساتید بزرگی در جهاد داریم که هنوز که هنوز است شناخته شده نیستند. مثل یار صدیق و همیشگی حاج قاسم، یعنی سردار شامی (سردار اسماعیل قاآنی). اگر صهیونیست‌ها اهل تحلیل باشند –که نیستند- باید بدانند که «شهید قاسم سلیمانی» به مراتب خطرناک‌تر از قاسم سلیمانی است. چرا؟ چون الان سردار شامی به دنبال آنهاست. سردار قاآنی، به فضل الهی، اسرائیل را به زانو در خواهد آورد. به این قضیه اصلا شک نداریم.

شهادت قاسم سلیمانی قطعا کمر آمریکا را خواهد شکست. آمریکا دیگر جایی در منطقه نخواهد داشت. اگر صدای من به مردم آمریکا می‌رسد به آن‌ها می‌گویم که به داد بچه‌هایشان که در منطقه هستند برسند و آن‌ها را از منطقه خارج کنند. اشتباه بزرگ محاسبه گران غربی این است که شیعه علی را هنوز نشناخته اند؛ ایران و مردم ایران را نشناخته‌اند. این‌ها اگر توانایی‌اش را داشتند زودتر از این حاج قاسم را می‌زدند، ولی تحت هیچ شرایطی این توانایی را نداشتند.

در حقیقت آمریکایی‌ها تجهیزات بالایی دارند، اما شکنندگی نیز خیلی بالاست. چون آن‌ها از مرگ می‌ترسند و مرگ را برای خودشان یک بلا می‌دانند. اما قاسم سلیمانی، پیامبر و اهل بیت را درک کرده بود. اگر غیر از شهادت برای حاج قاسم مرگ دیگری رقم می‌خورد، در اخلاص و عبادت او باید شک می‌کردیم. حاج قاسم با خونش، جهان اسلام و گام دوم انقلاب را تضمین کرد. او نه تنها باعث خروش میلیونی مردم ایران شد بلکه کل جهان را به حرکت در جهت انقلاب اسلامی واداشت. تردیدی نداریم که با شهادت سلیمانی، پیروزی از آن اسلام خواهد بود.

در پایان، اگر نکته‌ای مد نظر دارید بفرمایید.
حاج قاسم را ما زمینی‌ها نتوانستیم بشناسیم، حاج قاسم را فقط خدا شناخت. در منش و رفتار و عشق به ولایت او هیچ ناخالصی وجود نداشت و ذوب در انقلاب بود. خط قرمز قاسم سلیمانی نیز ولایت و انقلاب بود. خیلی‌ها باید این را متوجه شوند؛ آن‌هایی که دنبال پیکر حاج قاسم آمدند و در تشییع او شرکت کردند و بعد رفتند و تفکر دیگری را دنبال کردند، باید یکدست شویم؛ همه باید حاج قاسم شویم. حاج قاسم شهید شد، اما فرهنگ حاج قاسم زنده شد، تا ظهور حضرت ولیعصر (عج). فرهنگ حاج قاسم خیلی موثر است و باید برای آن کار شود. نویسندگان و شاعران، فیلمسازان و مداحان خوب ما باید به موضوعات و ابعاد شخصیتی و نظامی حاج قاسم بپردازند. من هم دست شما روزنامه نگاران و قلم به دستانی که برای حفظ این فرهنگ تلاش می‌کنید را می‌بوسم.

 

دو کارشناس غربی مبهوت دقت موشک‌های ایرانی

ویپین نارانگ کارشناس آمریکایی امور نظامی و استاد مطالعات امنیتی دانشگاه «ام‌آی‌تی»، روز پنج‌شنبه نوشته بود: تصاویر ماهواره‌ای آثار حملات ایران به پایگاه «عین الأسد» نشان می‌دهد که دقت موشک‌های ایران به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.

او در توییتر نوشته است: از دید من، مهمترین جنبه حمله موشکی ایران این است که موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد آن‌ها چقدر دقیق است. وی با بیان اینکه این عملکرد برای ایران هم مایه خرسندی است، نوشته است: «انقلاب دقت [موشکی]امری واقعی است و ایالات متحده دیگر در این زمینه تک‌قطبی ندارد. این برای منازعات معاصر و جنگ‌های محدود، تبعات گسترده‌ای دارد.

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

«جفری لوئیس» استاد موسسه تحصیلات تکمیلی «مطالعات بین‌المللی میدلبری» و تحلیلگر اندیشکده «مرکز مطالعات عدم اشاعه جیمز مارتین» هم در حساب توییتری خود به تحلیل عملیات موشکی ایران و هدف قرار دادن پایگاه نظامیان تروریست آمریکایی در عین‌الاسد پرداخت. لوئیس ضمن به اشتراک گذاشتن تصویری از نقاط هدف قرار داده شده توسط موشک‌های بالستیک ایران و حجم خساراتی که به این پایگاه وارد شده، نوشت: «موشک‌های ایرانی چندین ساختمان/زیرساخت را در پایگاه هوایی عین‌الاسد نابود کردند».

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

وی در توئیت دیگری تاکید کرد: «ایرانی‌ها "خطا نزدند". این ساختمان‌ها با دقت بالا هدف قرار داده شدند». این استاد دانشگاه آمریکایی سپس در انتقاد از ادعای پنتاگون مبنی بر اینکه ایران عامدانه اهدافی را انتخاب کرد که تلفات جانی نداشته باشد، گفت: این [حرف]احمقانه است، اما گویا این دروغی است که ما می‌خواهیم به خودمان بگوییم، تا مردانگی شکننده ما، ما را به جنگ نکشد!

اعتراف واشنگتن پست به قدرت موشکی ایران

روزنامه واشنگتن پست نیز از طرف دیگر به عنوان یکی از معروف‌ترین نشریات در آمریکا روایتی جالب از دقت مثال زدنی موشک‌های ایرانی و این که چطور ایران به اینجا رسیده است را روایت می‌کند. این روزنامه، اما در ابتدای بحث اشاره‌ای به ماجرای حمله به تاسیسات نفتی آرامکو کرده و ادعا می‌کند در حقیقت ایران بوده که پشت این حمله قرار داشته و از ۱۹ پرتابه‌ای که در شکل موشک کروز و پهپاد به سمت این اهداف شلیک شدند به غیر از دو فروند باقی با دقتی چشمگیر هدف را مورد اصابت قرار دادند.

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

کارشناسان آمریکایی در خصوص حمله به آرامکو آن را یک نوع زنگ بیدارباش اعلام کرده بودند. در این خصوص این نشریه این گونه می‌گوید: در جریان چند دهه اخیر ایران به آرامی تسلیحات هدایت دقیق را توسعه داده و از نظر کمی و کیفی در این بخش پیشرفت کرده و در عین حال این تسلیحات را در اختیار متحدان خود نیز قرار داده است. در گزارش واشنگتن پست به حرف‌های فابین هینز از کارشناسان انسیتوی مطالعت بین المللی میدلزبرو در کالیفرنیا آمریکا اشاره شده است. وی می‌گوید: در چند سال اخیر چیزی که در ایران می‌بینیم تغییر از موشک‌هایی است که عمدتا سلاح‌های سیاسی یا روانی بودند به سلاح‌هایی که ابزار واقعی میدان جنگ هستند. این یک تغییر کوانتومی است. (منظور از تغییر کوانتومی یعنی تغییری بزرگ و مهم است).

بخش مهم دیگری از این گزارش در واشنگتن پست مربوط به دستور رهبر انقلاب در خصوص دقت موشک‌های ایرانی است. این روزنامه در این خصوص این گونه می‌گوید: "افزایش توانایی موشک‌های ایران نتیجه تغییر دستورات نزدیک به یک دهه قبل توسط رهبر ایران آیت الله سید علی خامنه‌ای است که در نتیجه این دستور، ایران سرمایه گذاری زیادی را در بخش علمی و آزمایشگاه‌های خود برای توسعه سیستم‌های هدایتی برای موشک‌ها خرج کرده و این مسئله باعث شد تا موشک‌های ایرانی که در آن زمان بیشتر بر اساس سری اسکاد که در جریان جنگ با عراق استفاده شده بود ارتقاء قابل توجهی پیدا کنند. ایرانی‌ها موشک‌های جدید ساخته و مدل‌های قدیمی را نیز ارتقاء دادند.

نقطه زن داریم چه نقطه زنی!

اما یک آمار جالب از دقت و نقطه زنی موشک‌های ایرانی در عملیات اخیر به دست آمده که مشخصا اطلاع از آن می‌توان قلب هر ایرانی وطن دوستی را مملو از خوشحالی و غرور کند. در اندازه گیری یکی از اهداف مورد اصابت قرار گرفته در پایگاه آمریکایی با چند آشیانه موقت رو به رو می‌شویم. ۵ آشیانه کنار هم قرار دارد که به نظر می‌رسد، دقیقا فرماندهان سپاه آشیانه وسطی را به عنوان هدف انتخاب کرده بودند تا بیشترین آسیب به آن و جوانبش برسد. طول این سازه حدودا ۴۷ و عرض آن نیز ۲۱ متر برآورد می‌شود یعنی مساحتی در حدود هزار متر مربع.

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

بخشی از پایگاه عین الاسد قبل از حمله موشکی

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

همان بخش پس از حمله

پس از بررسی تصاویر بعد از حمله مشخص می‌شود که آشیانه موقت مورد نظر دقیقا مورد هدف قرار گرفته و البته دو سازه کناری آن نیز تا حد زیادی نابود شدند. اگر به دایره وسط منطقه تخریب نگاه کنیم می‌توانیم با اطمینان بگوییم، هدف همان سازه وسطی بوده است و به درستی و با دقت حیرت انگیزی نیز نابود شده است. اما شگفتی‌های موشکی به همین جا ختم نشده و جالب است که کمی دورتر از این سازه ها، یک آشیانه موقت بسیار کوچک‌تر نیز دیده می‌شود که در جریان حمله موشکی ایران مورد اصابت قرار گرفته و نابود شده است. این سازه از نمونه دیگر بسیار کوچک‌تر است.

کد‌های دقیق نظامی دانمارکی از حجم و دقت آسیب‌ها

علی رغم تلاش آمریکا برای سانسور واقعیت‌های این حمله و ارائه اطلاعات هدفمند به رسانه‌ها از سوی شبکه‌های خود، اما تلویزیون دانمارک با یک افسر دانمارکی که در زمره نیرو‌های مستقر در کنار نیرو‌های آمریکایی پایگاه عین الاسد بود درباره انتقام موشکی ایران گفتگو کرده است که نشان می‌دهد ارتش ایالات متحده در تلاش جدی برای کتمان حقایق تلفات خود است. نیرو‌های دانمارکی به همراه سایر نیرو‌های اروپایی روز بعد از حمله ایران مستقیما به سمت کویت عقب نشینی کردند.

او در ادامه درباره این که چرا آژیر‌های هشدار قبل از رسیدن موشک نخست به صدا درنیامدند، گفت: به نظر می‌رسد موشک‌ها به دستگاه‌های رادارگریز بسیار دقیقی مجهز بودند. موشک‌ها بسیار دقیق بودند و اهداف مورد نظرشان را با دقتی عالی نشانه رفتند؛ بدون آن که حتی یک موشک سقوط کند یا از هدف منحرف شود. از اینجا می‌توان فهمید ایرانی‌ها نقشه‌های دقیقی از پایگاه هاه، مقر‌های مدیریتی، پناهگاه‌ها و آشیانه هواپیما‌ها داشتند و می‌توانستند پناهگاه‌ها را هم در حالی که در اوج آرامش و تسلط بودند بزنند.

این نظامی در ادامه به توضیح وقایع بعد از حمله پرداخت و گفت: آمریکایی‌ها بعد از پایان هشدار یعنی حدود یک ساعت بعد از حمله خارج شدند. آمبولانس‌ها و ماشین‌های آتش نشانی به محل آمدند و وقتی ما در پناهگاه بودیم صدای بالگرد‌های نظامی و فریاد سربازان را می‌شنیدیم، ولی به دستور فرماندهان خود و از ترس حملات بیشتر خارج نشدیم. صبح که بیرون آمدیم دیدیم آتش بیش از ۷ نقطه مهم را سوزانده و خودرو‌ها سوخته و ساختمان‌ها ویرانه شده اند.

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

از تحسین دیروز یک «یوزی رابین» تا تعظیم امروز ده‌ها کارشناس برجسته مقابل قدرت و دقت موشک‌های ایرانی/ سازه هزار متری در «عین الاسد» پودر شد + تصاویر ماهواره‌ای

برخی وب سایت‌های آمریکایی معتقدند حداقل یک پهپاد ریپر در سوله‌ای که می‌سوزد وجود داشته است

وی افزود: آنچه قطعا می‌دانم این است که دستگاه‌های کنترل رادار‌های غول پیکر با همه تجهیزاتشان به علاوه مقر اطلاعات نظامی آمریکا به صورت کامل منهدم شدند. انبار‌های اسلحه نیز تخریب شدند و تا نیم ساعت بعد از حمله در آن‌ها انفجار رخ می‌داد. باند پروازی جنگنده‌ها و سکو‌های دیده بانی هوایی و پایگاه‌های شلیک موشک زمین به هوا به طور کامل تخریب شدند و دستگاه‌های حسگر هوایی و حرارتی هم از بین رفتند.

او درباره ادعای آمریکا مبنی بر اصابت موشک‌ها به مواضع نیرو‌های عراقی گفت: باید این را اضافه کنم که ایران جناح عراقی یا پناهگاه‌ها و مراکز درمانی و خدماتی را نشانه نرفت و فقط به جناح آمریکایی و اهداف منتخب تمرکز کرد که این نشان می‌دهد ایرانی‌ها نقشه‌هایی دقیق از همه پایگاه‌های نظامی و خارجی در عراق و کل منطقه خاورمیانه دارند.

در نهایت خبرنگار از وی پرسیده بود: چرا آمریکایی‌ها به حجم خسارت‌ها اعتراف نمی‌کنند؟ او پاسخ داد: این مسئله به سیاست‌ها و شرایط آن‌ها مربوط است و من نمی‌دانم چه فکری می‌کنند. شاید نمی‌خواهند مردمشان نگران شوند و این از تصمیم آن‌ها برای جلوگیری از ورود خبرنگاران به پایگاه تا به این لحظه (زمان مصاحبه) روشن است.

زرنگی آمریکا برای کاهش فشار‌های روانی این حمله

اما ارتش امریکا در اقدامی قابل توجه، ابتدا تلاش کرد با انداختن توپ اعلام تلفات به زمین ایران و سپاه، زمان لازم را برای جمع و جور کردن نیرو‌ها و یگان‌های فنی خود در عین الاسد فراهم کند چراکه آن‌ها در روز‌های اول که حضور رسانه‌ها می‌توانست اطلاعات زیادی را به افکار عمومی منتقل کند، از تردد کوچکترین فرد غیر نظامی آمریکایی به این پایگاه جلوگیری کرده و حتی نظامیان سایر کشور‌ها را سریعا از آنجا خارج کردند تا آن‌ها نتوانند اطلاعات کافی و زیادی را به رسانه‌ها یا دولت هایشان منتقل کنند.

اما پس از چند روز و آرام کردن نیرو‌ها و خارج کردن تلفات نظامی وتجهیزاتی اصلی از پایگاه، درب آن آرام آرام به روی رسانه‌ها باز شد و ابتدا سی. ان. ان به عنوان رسانه منتقد ترامپ اجازه ورود به آنرا پیدا کرد. اما این رسانه صرفا در یک منطقه کوچک گردانده شد و اکثر بخش‌های آسیب دیده در دسترس او نبود، اما این رسانه نیز تلاش کرد با جملات دو پهلو علاوه بر ارضای حس پیگیری و کنجکاوی بینندگان خود و افکار عمومی و حفظ برند رسانه ای، از تلاش برای جستجو در همه پایگاه و مشخص کردن عمق و میزان خسارت‌های انسانی و فنی خودداری کند.

در روز‌های بعد نیز رسانه‌های دیگر به عین الاسد رفتند که عمده آن‌ها نیز همان کادر‌های تصویری و همان محل اصابت یک موشک را دیدند و گزارش کردند در حالی که بقیه منازق هب صورت حرفه‌ای و عمدی، سانسور شده بود. حتی در برخی تصاویر نظامیان آمریکایی در حال خنده و صحبت در انتهای کادر هستند تا بیننده تصور کند همه چیز امن و امان است و خبر خاصی در این مرکز مهم نظامی وجود ندارد.

🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ...

⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی 

پنج‌شنبه(98/10/12)
ساعت 7 صبح
#دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،
هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد.
.
ساعت 7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در #سوریه حاضرند.
.
ساعت 8 صبح
همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند...
هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛
همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!
همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما #پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
.
ساعت 11:40 ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
.
ساعت 3 عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاج‌قاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند...
.
ساعت حدود 9 شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاج‌قاسم با لبخند گفت؛
می‌ترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم

حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:
میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست...

ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد

ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.

(راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)