به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

بایگانی
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با موضوع «حجاب» ثبت شده است

زن در معدن زغال سنگ کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ساعت‌ها به دور از فرزندان کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن فست‌فود را جایگزین پخت غذا می‌کند تا در عدمِ گذرانِ زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ماشین‌های سنگین را در بیابان‌ها می‌راند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن تا دیروقت بدون ترس در خیابان‌ها رفت و آمد می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در مسابقات رالی شرکت می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن لباس‌های مردانه می‌پوشد تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی، نقش مهمی در تبلیغات ایفا می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت می‌رود تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمی رود تا به ظاهر آزاد باشد تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن ریحانه بودنش را نادیده می‌انگار تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن عفاف را دفن می‌کند و حجاب را رنگ بی رنگی می‌زند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در انسانیت و رعایت تقوا با مرد مساوی است!

قرآن می‌گوید زن و مرد مساوی هستند، پس چرا دیه آن‌ها متفاوت است

دین مبین اسلام هرگز برای مردان نسبت به زنان امتیاز حقوقی قائل نشده و اصل مساوات را درباره زن و مرد رعایت کرده است لذا مجموع، حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری از آن چه که برای مرد قرار داده، ندارد.

در این نوشتار به شبهاتی که در خصوص احکام و حقوق قصاص و دیه بین زن و مرد که به عنوان تبعیض از نگاه غیراسلامی مطرح می‌شود، بپردازیم:

1- تساوی زن و مرد در آفرینش

براساس آموزه‌های قرآنی زن و مرد در آفرینش از یک نفس آفریده شده‌اند

الف) «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء»؛

ای مردم بترسید از عصیان پروردگارتان، آن که شما را از یک تن بیافرید و از آن یک تن همسر او را و از آن دو، مردان و زنان بسیار در اطراف عالم برانگیخت.

ب) هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا؛

اوست خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و از او نیز جفتش را مقرر داشت تا به او انس و آرام گیرد.

ج) «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى...»

ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم.

شبهه: از این آیات استفاده می‌شود که زن و مرد در خلقت مساوی هستند و از یک نفس آفریده شده‌اند و هر دو مخلوق خداوند و با یکدیگر مساویند، لذا نمی‌توان در قصاص و دیه بین‌ آنها فرق گذاشت و قصاص مرد قاتل در مقابل زن مقتول را مشروط به پرداخت نصف دیه مرد کرد. پس تعیین دیه زن به میزان نصف دیه مرد و مشروط کردن قصاص مرد در برابر زن به پرداخت نصف دیه مرد، مخالف این آموزه دینی است. درنتیجه روایاتی را که بر تفاوت زن و مرد در قصاص و دیه دلالت می‌کنند به جهت مخالفت با این آیات باید کنار گذاشت.

یکی از طرفداران این شبهه می‌نویسد:

با وجود آیه شریفه: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ...» چگونه می‌توان ماده 209 قانون مدنی را توجیه کرد؟ مگر زنان نیز چون مردان مخلوق خداوند نیستند که چنین بی‌پروا حکم قتل آنان صادر شده است؟!

پاسخ:

آری، بر اساس آموزه‌های قرآنی زن و مرد در آفرینش مساوی و از یک گوهرند، لیکن تلازمی بین تساوی آن‌ها در منشا آفرینش و یکسان بودن کامل آن دو در مقررات قصاص و دیه وجود ندارد. زیرا:

نخست: پیام آیات «خلقکم من نفس واحده» بیش از این نیست که خداوند شما انسان‌ها اعم از زن و مرد را از یک نفس آفریده است. اگر خلقت زن و مرد از یک نفس به معنای یکسان بودن زن و مرد باشد، دلیلی در بین نیست که یکسان بودن آن‌ها را به قصاص و دیات اختصاص دهد بلکه باید عنصر تساوی را به تمامی ابعاد زندگی آن دو تسری داد. لیکن واضح است که این سخن به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. زیرا با توجه به وجود ده‌ها بلکه صدها مورد تفاوت فیزیکی، روحی و روانی و در نتیجه حقوقی بین زن و مرد، مشکل تخصیص اکثر پیش می‌اید که از نظر اصولی مستهجن و قبیح و از ساحت سخنوری حکیم به دور است.

دوم: آیات مشتمل بر عبارت «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» درصدد بیان مطلبی است که ارتباطی با مسأله تساوی زن و مرد در قوانین تشریعی ندارد. ارباب تفسیر دو احتمال درباره عبارت مذکور داده‌اند:

1-مقصود از «نفس واحده» حضرت آدم (ع) و «زوجها» همسر او حضرت حوا است.

2-منظور شخص واحد معینی نیست بلکه مطلب ذکور و اناث از جنس انسان مراد است. در هر صورت این آیات هیچ‌گونه دلالتی، حتی اشاره‌ای بر یکسان بودن زن و مرد از نظر قوانین تشریعی از جمله قصاص و دیه ندارد. از این رو، روایاتی که قصاص مرد در برابر زن را مشروط به پرداخت نصف دیه مرد می‌کنند و دیه زن را نصف دیه مرد تعیین می‌نمایند، هیچ‌گونه تعارضی با آیات مشتمل بر عبارت «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» ندارد تا در مقام عمل مجبور به طرد آن‌ها شویم.

سوم: اگر آیات مذکور چنین دلالتی دارند، باید نخست با آیات ارث در تعارض باشند. زیرا برابر آیه شریفه «یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین« حق ارث فرزند مذکر دو برابر فرزند مونث است و به یقین آیات قرآن با هم تعارض ندارند، پس باید از ادعای دلالت آیات مربوط به تساوی زن و مرد در خلقت بر عدم هرگونه تفاوتی بین آنها دست برداشت.

چهارم: لازمه اشتراک زن و مرد در انسانیت و خلق شدن از نفس واحد، برابری در حقوق و وظایف است نه تشابه در آن‌ها و تساوی غیر از تشابه است. تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. امکان دارد پدری ثروت خود را به طور مساوی بین فرزندان خود تقسیم کند اما این تقسیم مشابه نباشد؛، مثلا تجارت‌خانه، ملک مزروعی و مستغلات دارد؛ با توجه به شناختی که از استعداد و ذوق فرزندان می‌دهد. در این جا تقسیم اموال مساوی است اما مشابه نیست و تبعیض و ظلمی نیز صورت نگرفته است، بلکه به هر کدام با توجه به استعداد و ذوق او، مالی با ارزش مساوی داده شده است.

اسلام نیز حقوق مشابهی برای زن و مرد وضع نکرده است، ولی هرگز امتیاز حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نشده است و اصل مساوات را درباره زن و مرد رعایت کرده است. پس چنان که برای زن و مرد حقوقی مشابه در نظر نگرفته است، تکالیف و مجازات‌های مشابهی نیز قرار نداده است. اما در مجموع، حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری از آن چه که برای مرد قرار داده، ندارد.

2- حق و عادلانه بودن قوانین الهی

آیات متعددی از قرآن کریم بر حق و عادلانه بودن قوانین الهی دلالت می‌کنند و این که خداوند نسبت به بندگان خود در تکوین و تشریع، ظلم نمی‌کند:

الف: «وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّک صِدْقًا وَعَدْلًا»

و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسید.

ب: «إِنِ الْحُکْمُ إِلا لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ»

حکم و فرمان، تنها از آن خداست؛ حق را از باطل جدا می کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.

ج) «وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ»

و پرودگارت هرگز به بندگان ستم نمی‌کند

شبهه: تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه و الزام اولیای زن به پرداخت نصف دیه مرد هنگام قصاص مرد دربرابر زن، بدون مشروط کردن قصاص زن در برابر مرد به چنین شرطی، از نظر عرف ظلم و مخالف حق و عدالت است و خداوند چنین سخنی نمی‌گوید و اینگونه حکم نمی‌کند. بنابر این زن و مرد در حقیقت انسانی و حقوق اجتماعی و اقتصادی از جمله قصاص و دیه با یکدیگر مساوی‌اند و روایاتی که بین آنها در قصاص و دیه تفاوت می‌گذارند، مخالف کتاب هستند و اینگونه روایات را طبق اخبار ردّ باید کنار گذاشت.

پاسخ:

کبرای این استدلال صحیح است و شکی نیست که کلام و احکام الهی مطابق با حق و عدل است و خداوند متعال هر آنچه را که به جامعه زیبای حق و عدل آراسته شد، بیان و حکم کرده است، لیکن اشکال در صغرای استدلال است. زیرا عدل به معنای دادن حق هر صاحب حقی به اوست (اعطاء کل ذی حق حقه) نه برابری همگان در آنچه که به آنان داده می‌شود و چه بسا در مواردی این برابری مصداق ظلم باشد و بر همین اساس معلوم نیست که تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه مصداق باطل و ظلم باشد، بلکه با توجه به نظام جامع حقوق اسلام، این تفاوت عین حق و عدل ارزیابی می‌شود.

در خانواده و جامعه مطلوب اسلام، عمده فعالیت‌ها و وظایف اقتصادی خانواده وظیفه مرد شمرده شده است. نقش اقتصادی مرد در خانواده و جامعه به گونه‌ای ترسیم شده که در صورت فقدان یا آسیب دیدن یک مرد، ضرر و زیان مادی زیادی به خانواده می‌رسد. در این نظام، فرزندانی که پدر و همسری که شوهر خود را از دست داده‌اند، علاوه بر صدمه روحی و معنوی محرومیت از پدر و شوهر، پشتوانه مالی و مادی خود را در زندگی از دست داده‌اند در حالی که از دست دادن مادر و همسر، تنها صدمه روحی برای فرزندان و شوهر به دنبال دارد. طبیعی است که در چنین نظامی دیه مرد بیش از دیه زن ارزیابی و تعیین شود و این تفاوت، ایجاد نوعی توازن بین حقوق و وظایف مرد در نظام حقوقی اسلام بوده و در عین حق و عدالت است، در این صورت می‌بینیم روایاتی که مستند نظریه اجتماعی بین فقهای شیعه است. هیچ منافاتی با آیات مذکور نخواهد داشت.

علاوه بر این اگر حقوق زن و مرد جدا از سایر اجزای نظام حقوقی اسلام ارزیابی شود، باید هرگونه تفاوت بین زن و مرد، ناحق و مخالف عدل، بلکه مصداق ظلم دانسته شود، حتی تفاوت‌هایی که در قرآن کریم به آن تصریح شده است، مانند ارث زن و مرد. و در این حال باید پذیرفت که کلام خداوند درون خود دچار تناقص است؛ زیرا از یک سو می‌گوید کلام خدا حق و عدل است و از دیگر سو، به ناحق و بر خلاف عدالت بین زند و مرد در ارث تفاوت می‌گذارد.

پس برآیند نظام حقوق اسلام باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد که در این صورت معلوم می‌شود بین حقوق اسلام باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد که در این صورت معلوم می‌شود بین حقوق و وظایف زن و مرد تساوی برقرار است نتیجه این که هر نوع تفاوتی را نباید جداگانه و بریده از سایر بخش‌های نظام حقوق اسلام ارزیابی کرد و ناحق و مصداق ظلم شمرد.

 

 

آیا می دانید بی غیرت کیست و چه می کند که به او بی غیرت می گویند ؟

به گزارش تارود، فکرکنید زنی با غیرت باشد چه می شود؟ مدام بایدحالت تدافعی داشته باشد و لطافت خودش را از دست می دهد و آن موهبتی که از زن به مرد و فرزندش باید تسری پیدا کند، دیگر به وقوع نمی پیوندد و به قول امیر مومنان غیرت زن نشانه کفر است .

 حال اگر این صفت را در مردان بررسی کنیم حق مطلب را ادا کرده ایم، همانقدر که زن لطیف است و گل، مرد با غیرتش محافظ زن است و خار گل ؛
 
 آیا می دانید بی غیرت کیست و چه می کند که به او بی غیرت می گویند؟
 بی غیرت کسی است که پاک دامن نیست؛ به این معنی که فرد قدرت بر ترک گناه و شجاعت مبارزه با هوای نفسش را ندارد و به همین خاطر نمی توان به او چیزی را به امانت سپرد چرا که چنین فردی در پی مطامع نفسانی قدم برمی دارد.
 
در ثانی فرد بی غیرت از خدای خودش شرم نمی کند و  نسبت به محارمش  محافظتی ندارد یا نسبت به محارم دیگری نیز پاکدامنی ندارد و یا در هر دو مورد کوتاهی می کند .
 
 پس غیرت مختص مردان است غیرت مانند ایمان درجه بندی می شود و این درجه بندی برمی گردد به پاکدامنی مرد که چقدر پایبند پاکدامنی است .
 
 اهمیت غیرت به خاطر این است که هرکسی خانواده ای داشته باشد و پاک تشکیل شود و پاک هم بماند و خانواده دیگران را نیز ناپاک نکند و این رسالت را به نسل بعدی منتقل کند.
 
آیا می دانید غیرت داشتن از کدام عضو شروع می شود ؟
 می توان گفت که پیشگیری بسیاری از گناهان با کنترل چشم و پرهیز از نگاه نابجا تحقق می یابد و برای تحقق این مساله نیاز به یک سری مقدمات است :
 
مثل دعا، صدقه، کسب رزق و روزی حلال، تربیت نفس، تمرین و تکرار گناه نکردن … .
 
آیا می دانید داستان بی غیرتی از چه زمانی شروع شد؟
 
 بی غیرتی از زمان پسران آدم که قربانی هابیل قبول شد و قربانی قابیل مقبول واقع نشد آغاز گشت؛ و به روایتی قانع نبودن قابیل به همسرش شروع اولین حرکت ها در زمینه بی غیرتی است به شکلی که با زیر پا گذاشتن غیرت ناموسی و چشم داشتن به ناموس برادر زمینه ساز شکل گیری قتل هابیل شد.
 
و در زمان حضرت لوط هم به اوج خود رسید که دیگر نه تنها به زنان نظر نداشتند بلکه مردان به همجنس خود نظر می بستند که عاقبت قابیل سرگردانی، و عاقبت قوم لوط نابودی بود.
 
آیا می دانید غیرت و بی غیرتی در حیوانات نیز وجود دارد؟
 
 خداوند در حیوانات نیز غرایزی قرار داده که بر اساس همان غرایز زندگی می کنند. خروس به عنوان نماد غیرت و خوک به عنوان نماد بی غیرتی شناخته شده اند.
 
خوردن گوشت خوک یکی از حرام هایی است که اگر انسان از آن سرپیچی کند خود مستقیما دچار مرض بی غیرتی می شود و تأثیر این گوشت غیر قابل انکار است و در کشورهایی که از گوشت آن استفاده می کنند به وضوح می توان  علائمی از رواج بی غیرتی را دید .
 
آیا می دانید بی غیرتی چگونه در انسان ایجاد می شود ؟
۱-  خوردن گوشت خوک؛
۲-     نداشتن ایمان به قیامت؛
۳-     خانواده بد؛
۴-     معاشرت با دوستان بد و بی بند بار؛
۵-     استفاده از ابزار آلات قمار و خوردن مشروبات الکلی؛
۶-     استفاده مکرر از فیلم های غیر مجاز و استفاده از ماهواره و عادی شدن تماشای صحنه های مستهجن ؛
۷-     تربیت نکردن خود و تربیت نکردن نفس؛
۸-     خوردن روزی حرام
 
آیا می دانید غیرت هم دارای درجاتی است ؟
 غیرت و درجات آن هرچه انسان پاکدامن تر باشد درجه غیرت اوهم بالاتر می رود و درجه غیرت به اندازه پاکدامنی هر مرد است و اگر مردی هر قدر درجه غیرتش پایین تر رود به همان اندازه پاکی زندگی اش تنزل می یابد و آسیب می بیند .
 
آیا می دانید عوارض بی غیرتی در جامعه چیست ؟
این همه مقدمه چینی شد تا بگوییم؛ هرچه کنی به خود کنی. یعنی عوارض بی غیرتی ابتدا گریبان گیر خود فرد شده و بعد خانواده و جامعه  را در بر می گیرد. اولین بازتاب بی غیرتی این است که نظر مثبت شخص ابتدا از جامعه و خانواده اش سلب می شود. چنین فردی همواره مدعی است که  هیچ کس پاک نیست و به هیچ فردی نمی توان اعتماد کرد. و در نتیجه به هر کس بد کنی بد خواهی دید. این جمله مصداق کلام معصوم است که می فرماید اگر می خواهی ناموست از نگاه هرز دیگران در امان باشد از نگاه هرز به ناموس دیگری بپرهیز.
 
عوارض بی غیرتی
یکی از عوارض بی غیرتی رواج روابط نامشروع در هر سطحی در جامعه است. راه مصون ماندن از این نوع ارتباطات تقویت غیرت و غیرتمندی در مردان جامعه است .
 
از عوارض این نوع روابط بیماری های روحی، جسمی و جنسی است؛ چرا که این نوع روابط به هر حال با فطرت پاک آدمی در تضاد است و هرچند انکار شود ولی همواره وجدان و اخلاق در ناخوداگاه فرد او را زیر سوال می برد و همین مبارزات درونی و احساس ناپاکی به ویژه در میان زن و مرد مسلمان عوارض و تلاطم های روحی و حتی جنسی فراوانی را به دنبال دارد.
 
یکی دیگر از عوارض بی غیرتی سست شدن بنیان خانواده است . و در صورت تداوم این صفت در فرد خانواده ویران شده و جامعه نیز مصون از چنین اتفاقات نیست. چراکه خانواده جامعه را تشکیل می دهند اگر خوب باشند، جامعه ای خوب؛ و اگر بد باشند جامعه ای بد تشکیل خواهند داد .
 
از دیگر عوارض بی غیرتی تسلط غیر به خانواده  شخص بی غیرت هم می توان نام برد .
 
یکی دیگر از عوارض بی غیرتی هم می تواند این بشود که خانواده شخص بی غیرت مصون از بی غیرتی دیگران نمی ماند .
 
در این جا می توان گفت با ترویج بی غیرتی، نسل پاک از بین می رود .
 
و در آخر آیا دوست دارید که خودتان در خانواده ای بدنیا می آمدید که خانواده فدای بی غیرتی پدر خانواده یا مردان دیگر باشد ؟

غیرتم خوب چیزیه 

امام علی علیه السلام:
«أَلَم یَبلُغنی عَن نِسائِکُم أَنَّهُنَّ یُزاحِمنَ العُلوجَ فِی السواقِ أَلا تَغارونَ؟ مَن لَم یَغِر فَلا خَیرَ فیهِ؛
به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بی ایمان و لاابالی می خورد آیا غیرت ندارید؟! کسی که غیرت ندارد خیری در او نیست.»

جامعه ای که مدام از فواید حجاب صحبت می شود شاید سخن گفتن درباره فواید بی حجابی کمی عجیب به نظر برسد. اما افزایش تقاضا برای شل حجابی این ذهنیت را ایجاد می کند که حتماً این سبک پوشش فواید و مزایایی را برای پیروان خود دارد لذا بر آن شدیم تا برخی فواید بی حجابی را بررسی نماییم. حال این سؤال را از بانوان کم حجاب یا بانوانی می پرسیم که قصد دارند کمی بی حجاب شوند؛  به نظر شما فواید بی حجابی چه چیزهایی است؟

 

 

۱_مورد توجه و محبت بیشتری قرار می گیرید

 

نمی توان این فایده را کتمان کرد که وقتی بی حجاب می شوید، مورد توجه بیشتری قرار می گیرید. در این بین برخی مردان نیز به شما بیشتر توجه می کنند و گاهی مورد محبت آنان قرار می گیرید. این ممکن است فرصت ها یا موقعیت هایی را برای شما ایجاد کند. اما حقیقت چیست؟

 

چه چیزی در این بین تغییر کرده است که برخی مردان به شما بیشتر از یک زن با پوشش مناسب توجه می کنند؟ واضح است که مردان مزاحم که در دل خود نیت های سالمی نسبت به زنان ندارند، از بین زنانی که در اطراف خود می بینند جذب آنهایی می شوند که پوشیدگی کمتری در ظاهر و در رفتار خود دارند.

 

بنابراین وقتی بی حجاب می شوید ناخواسته به مردان می گویید از این پس مرزی بین ما نخواهد بود، شما می توانید با من راحت تر باشید. وندی شلیت فارغ التحصیل فلسفه از آمریکا می گوید: چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم مردان محترمانه رفتار کنند در حالی که تعداد زیادی از زنان دائماً پیام می فرستند که لازم نیست اینگونه باشند؟! (فمینیسم در امریکا، ص۳۳)

 

۲_ با شل حجابی زیباتر و جذاب تر به نظر می رسید

 

واضح است که وقتی بی حجاب می شوید، بیش از گذشته زیبا و جذاب به نظر می رسید. ممکن است بسیاری از اطرافیان نیز شما را تحسین کنند و زیبایی های شما را که تا قبل از این آشکار نبودند، ستایش کنند. طبیعی است خودتان هم لذت بیشتری از زندگی می برید زیرا احساس می کنید از زیبایی های دنیا استفاده می کنید.

 

حال سعی کنید به این سؤال فکر کنید و پاسخی قانع کننده برای خود بیابید.

 

زیبایی چیست؟ معیار آن چیست؟ چه کسی آن را تعیین می کند؟

 

دکتر کریستین نورتراپ چنین می گوید:

 

« اگر قرار باشد مرتب با معیارهای پیشنهاد شده از طرف دستگاه ارتباط جمعی خود را مورد قضاوت قرار دهیم ، تمام مدت با جسم مان در جنگ و ستیز خواهیم بود

 

دکتر ناتالی راجرز، نویسنده کانادایی در کتاب زن شاداب می گوید: « اینکه اجتماع ما برای ظاهر خوب و محبوبیت چنین ارزش بالایی قائل است، یک ناهنجاری است ، چرا که هیچ یک از این دو، معیار ارزش های واقعی نیستند . انسان های زشت و فاقد جذابیت هم می توانند محبوبیت به دست آورند.» (استانداردی برای زیبایی ص۸۳)

 

شما به عنوان یک بانوی زیبا در نگاه نخست این حق را دارید که از زیبایی خود بهره بیشتری ببرید، شما به وسیله آرایش خود را زیباتر از آنچه هستید نمایش می دهید و مورد تحسین دیگران نیز قرار می گیریدآیا می دانید با آرایش های خود هر لحظه در حال تبلیغ کردن خودتان هستید تا مورد انتخاب افراد خاص قرار بگیرید؟

 

 

۳_اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید

 

وقتی بی حجاب می شوید احساس می کنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده اید، با قدرت بیشتری در بین مردم حاضر می شوید و گاهی احساس می کنید که با تسلط بیشتری می توانید در بین جمعیتی صحبت کنید. شاید حتی تصمیم بگیرید در آینده یک سخنران اجتماعی بشوید.
واقعیت این است که درون شما تغییری نکرده است بلکه فقط ظاهر شماست که تغییر کرده است. شما با زدن یک ماسک دروغین توانسته اید ضعف شخصیتی خود را پنهان کنید و از این پس می بینید که به خاطر رنگ ولعاب ظاهرتان است که مرود تحسین قرار می گیرید و نه باطن وتوانمندی هایتان.

 

شما در صورتی یک انسان با اعتماد به نفس هستید که در شرایط و محیطی که باحجاب بودن را طرد می کنند و گاهی حتی سرزنش و توهین می کنند، پوشش و رفتار عفیفانه خود را حفظ نمایید. در واقع در این شرایط است که از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردارید که کمتر کسی آن را خواهد داشت.

 

 

از طرفی وقتی شما محجبه هستید ممکن است احساس کنید مورد پذیرش جامعه نیستید و در ظاهر کسی شما را تحسین نکند که البته در برخی موقعیت ها چنین است ولی در همین مکان ها نیز اغلب مردم در دل خود محجوب بودن را تحسین می کنند اما به زبان جاری نمی کنند. پس به درون خود متکی باشید.

 

۴_با کم حجابی یک بانوی با شخصیت خواهید بود

 

وقتی بی حجاب یا کم حجاب می شوید، مورد احترام افرادی قرار می گیرید که این نوع ظاهر شما را می پسندند. بنابراین از آنجا که این افراد با دیسیپلین خاصی با شما رفتار می کنند، لذا احساس می کنید شخصیت اجتماعی شما تقویت شده و  ارتقاء شخصیت یافته اید.

 

اما اندیشمند فرزانه استاد مطهری در مورد شخصیت زنان اینگونه می نویسد :

 

« مرد ، بسیاری از هنر نمایی ها و شجاعت ها و دلاوری ها و نبوغ ها و شخصیت های خود را مدیون زن و خود داری های  ظریفانه زن، مدیون حیا و عفاف زن می داند. زن همیشه مرد را ساخته و مرد اجتماع را، آنگاه که حیا و عفاف و خودداری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش زن ظاهر شود، اول به زن مهر باطله می خورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش می کند و سپس اجتماع منهدم می گردد

 

در آیه ۵۹ سوره احزاب می بینیم که قرآن کریم پس از آنکه توصیه می کند زنان خود را بپوشانند می فرماید : «این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمی دهند بهتر است

 

بنابراین شخصیت واقعی یک زن، شخصیتی برخواسته از حیا و عفاف و محجوب بودن است و چنین شخصیتی در پیشگاه الهی و وجدان انسانی انسان ها معتبر و ارزشمند است.

 

۵_از این پس به موقعیت های بیشتری دست پیدا می کنید

 

وقتی بی حجاب می شوید موقعیت های شغلی بیشتری خواهید داشت. برخی شرکت ها حتی ظاهر غیراسلامی را نیز از شما طلب می کنند و در غیراینصورت به شما شغلی نمی دهند. اگر یک دانشجو باشید اغلب در دانشگاه ها ممکن است برخی اساتید شما را بیشتر از یک دانشجوی باحجاب تحویل بگیرند، بنابراین در مجموع با بی حجابی در جامعه کنونی به موفقیت های بیشتری دست پیدا می کنید.

 

اما یک موقعیت مطلوب چه موقعیتی است؟ آیا اینکه مردانی بخاطر ظاهر زیبا و جذاب به شما توجه بیشتری کنند در حالیکه نسبت به همسر خود چنین توجهی ندارند، یک موقعیت مطلوب است؟

 

شاید بد نباشد به این جنبه نیز فکر کنیم که نهایت زندگی و موقعیت ما به کجا خواهد رسید. اینکه نهایت موقعیت ما در پیشگاه الهی است. ما چه موقعیتی را در این محضر خواهیم داشت؟ دسترسی به کدام موقعیت برای ما موفقیت آمیزتر است؟

 

 

۶_شادتر و با نشاط تر خواهید بود

 

وقتی بی حجاب می شوید احساس می کنید نشاط بیشتری دارید و به دنبال شادتر شدن هستید. احساس می کنید به آرامش بیشتری دست پیدا کرده اید و شاید روزتان را با انرژی بیشتری شروع می کنید.

 

اما حقیقت این است که شل حجابی شاید در ابتدا نشاطی را به دنبال داشته باشد اما بعد از مدتی نه چندان دور متوجه می شوید که این نشاط حقیقی نبوده و بلکه آرامش گذشته را نیز از دست داده اید. بسیار طبیعی است که وقتی ساعت ها در معرض نگاه های نامحرم و ناپاک قرار می گیرید، اثرات منفی آن بر روح، روان و جسم شما باقی خواهد ماند و اینگونه شما بدون اینکه خود بدانید نشاط واقعی را از دست خواهید داد.

 

با توجه به موارد ذکر شده که می توان آن ها را منفعت های بی حجابی یا شل حجابی نام نهاد، قضاوت با خوانندگان محترم است که فواید و نتایج سودمند حجاب را برگزینند یا منفعت های دنیایی کم حجابی را.

 

http://shahreminoo.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%DB%8C-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%DB%8C.jpg

حجاب