به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

به عشق ظهور به شرط بصیرت به امید شهادت

به یاری خدا تا ظهور موعود ،انقلاب خود را با چنگ و دندان حفظ می کنیم

بایگانی
پیوندهای روزانه

سمت راست ، آمریکایی ها
❌سمت چپ، فریب خوردگان آمریکا
یا با #کودتا یا با #جنگ یا #تحریم و #مذاکره ، نابودشان کردند..

🔻پس چه زمانی درس میگیریم؟؟
 

 

نقطه آغاز فشارهای ترامپ علیه ایران حوادث دی ماه ۹۶ بود و اجماع غربی جدید برای فشار به کشور هم بعد از حوادث آبان ماه شکل گرفته است

‏برای اتخاذ هر تصمیمی علیه ایران، چشم‌هایشان به داخل مرزهای کشور است؛ تنها نقطه آسیب پذیرِ قدرتی که دیگر نمی‌توانند با تهدید نظامی مهارش کنند. چه دایره تاریخی عجیبی بر سرنوشت این سرزمین حاکم است

‏همیشه در تلاش برای دفاع از خود مقابل تهدیدهای همه جانبه خارجی که موجودیتش را در معرض نابودی قرار داده‌اند

‏و دقیقا در نقطه غیر قابل بازگشت اقتدارش، بحران‌های داخلی که از راه می‌رسند و گرفتارش می‌کنند....

 

 

احد کریم‌خانی:
🔹رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود به یک خصوصیت بارز و شاخص شهید سلیمانی که یکی از اصلی ترین و مهم ترین ویژگی های ایشان هم در حوزه گفتار وهم در عرصه عمل  بود اشاره ای نکردند، نه از این جهت که معظم له اطلاعی از این مشخصه بارز شهید نداشتند بلکه بهتر از هرکسی رهبر معظم انقلاب به این ویژگی شهید واقف بودند اما از آنجا که این موضوع به شخص و جایگاه والای ایشان برمی گشت از اشاره مستقیم به آن خودداری فرمودند. آن موضوع اعتقاد قلبی و راسخ حاج قاسم به "ولایت فقیه" و مسئله ولایتمداری بالای ایشان بود

نتیجه تصویری برای شهید سلیمانی در یمن

🔻آنچه در ذیل می آید تنها بخش کوچکی از جملات ارزشمند شهید سلیمانی راجع به جایگاه رفیع ولی فقیه است:

🔹مردم! از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت می‌کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم. اما این را بدانید؛ والله! علمای شیعه را تماماً و از نزدیک می‌شناسم. الان 14 سال شغل من همین است. علمای لبنان را می‌شناسم، علمای پاکستان را می‌شناسم، علمای حوزه خلیج فارس را می‌شناسم. چه شیعه و چه سنی، والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» است. من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مراوده دارم و می‌شناسم آنها را، ارادت داریم. دنبال تبعیت مردم از آنها هستیم. اما اینجا کجا، آنجا کجا؟ بین ارض و سماء فاصله داریم. در حکمت این مرد، در اخلاق این مرد، در دین این مرد، در سیاست‌شناسی این مرد، در اداره حکومت این مرد، دقت کنیم و در بازی‌های سیاسی، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است. آنچه که مهم است، حمایت ما از این نظام است.  (کنگره شهدای کرمان- 1389)

 

یونسی؛ معاون روحانی در امور اقوام و اقلیت های دینی : راه حفظ وحدتی که زیر تابوت سردار شهید قاسم سلیمانی به وجود آمده؛ به نظر من بهترین الگو خود قاسم سلیمانی است. یعنی مسئولین باید به مدل این سردار شهید عمل کنند. از سیاسیون و مردم کرمان بپرسید که آیا قاسم سلیمانی آنجا مرزبندی داشت؟


✍️ اولا، سردار شهید سلیمانی به معنای مصطلح امروزی؛ آدم جناحی نبود و جناح ایشان؛ جناح #انقلاب و #رهبری بود.

◽️ ثانیا، ایشان فردی #ضد_فتنه بود و با ضدانقلاب داخلی و خارجی #مرزبندی روشن داشت. توهین فتنه گران به عکس ایشان شاهد این مدعاست.

◽️ ثالثا، ایشان ضد آمریکا و ضد صهیونیسم بود و به آنها #اعتماد نداشت و امضای شان را #تضمین نمی دانست، به همین دلیل هم بود که جنایتکاران آمریکایی ایشان را شهید کردند.

🔸 حالا اگر #مسئولان ما این موارد را آویزه گوش خود قرار دهند به آنها عمل کنند؛ مشکلات کشور تا حد مطلوبی حل خواهد شد. اما کو گوش شنوا؟ رئیس دولت که میگوید بدون نگاه به خارج؛ مملکت داری نمیداند.

متن سخنان مهدوی و بسیار مهم سید حسن العماد ، دبیرکل انصار حجه یمن:

🔸آنهایی که از روایات ظهور و برنامه امام زمان اطلاع ندارند نمیفهمند چرا عربستان و اسراییل و انگلیس و امریکا دارند حمله میکنند به یمن.
باید برگردیم به کتاب های دینیمان
متاسفانه و متاسفانه ، دشمن بیشتر از ما کتاب های دینی ، روایی و مهدوی و علائم و مقدمات ظهور را میخواند.
دشمن کتابهای ما را بررسی کرده و فهمید این امام زمان ظهور نمیکند جز اینکه مقدماتش اماده شود!
مقدمه اش چیست؟ پرچم خراسانی ، پرچم یمانی...

نتیجه تصویری برای انصار الله یمن

🔸شما ایرانیان ، اگر دقت کنید همین هایی که عامل حمله به یمن هستند ، حامی هشت سال جنگ علیه شما بودند ، با همین پول ها و موشک ها و سلاح ها که به ما حمله میکنند به شما حمله کردند ، چرا؟
چون اون روز نمیخواستند ، ایران آزاد بشود ، مستقل بشود ، و پرچم خراسانی ، بایستد ولی شکست خوردند . ایران مستقل شد. امروز نگران استقلال یمن هستند که حلقه یمنی، ظهور را تکمیل نکند!

🔸اینها یمن را نابود میکنند ، چون دشمنی دارند با خود امام زمان عج!
با خود ظهور ، با خود دولت عدالت امام زمان دشمنی دارند!
امروز ما یمنی ها چشممان باز شده و بیدار شده ایم ، به برکت جمهوری اسلامی ، به برکت امام خمینی ، به برکت سیدعلی خامنه ای ، و به برکت شهدای قبل و بعد انقلاب شما.

🔸اینها امروز علیه یمن در جنگ هستند ، چون اگر یمن مستقل بشود ، دو بال ظهور تکمیل شده ، ظهور امام زمان محقق میشود.
اینها میدانند و دارند روی این نقشه کار میکنند.
حالا شما برگردید به صحبت های محمد بن سلمان که مدتی پیش در مصاحبه ای گفت ما نمیگذاریم ایران در منطقه گسترش یابد چون ایران به دنبال زمینه سازی ظهور امام زمان است ،دقت کنید علنا دارد میگویند مشکل شان ظهور است، که بعد از آن بود ، که سید حسن نصر الله در سخنرانی پاسخش را اینطور داد که چه تو ، چه بزرگتر از تو ، چه اربابان تو ، نمیتوانند و نخواهند توانست ، جلو ظهور امام زمان را بگیرند.

🔸امروز جنگ با یمن ، جنگ با امام زمان و برنامه امام زمان و زمینه سازان ظهور امام زمان است.
اینها میدانند ظهور امام زمان مقدمات دارد و با جلوگیری از مقدمات ظهور ، جلو ظهور را میگیرند.
فدای امام زمان بشوم که هنوز ظهور نکرده اینطور از او میترسند ، اگر خود حضرت بیاید چه کار میکنند.

نتیجه تصویری برای انصار الله یمن

🔸امروز یمن یک امتحان بزرگ است برای منتظرین امام زمان ، چون فقط آنها هستند که از مسئولیت مهم خود اطلاع دارند.
چون میداند ، یمن مقدمه ظهور است ، لذا دفاع و کمک به یمن ، یعنی کمک به ظهور امام زمان ، دشمن دارد ۲۴ ساعته کار میکند

🔸امروز در یمن با افکار امام خمینی چه معجزاتی انجام میدهند ، با چه؟
 با بعضی از کتاب های امام خمینی ،با بعضی کتاب های سیدعلی خامنه ای 
ولی اینجا ایران ، خود شخص امام خمینی بود ، خود شخص امام خامنه ای هست ، چه کار کردیم ؟
خدا فردا از شماها میپرسد ، شما ها که میدانستید ، چکار کردید؟

زن در معدن زغال سنگ کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ساعت‌ها به دور از فرزندان کار می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن فست‌فود را جایگزین پخت غذا می‌کند تا در عدمِ گذرانِ زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن ماشین‌های سنگین را در بیابان‌ها می‌راند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن تا دیروقت بدون ترس در خیابان‌ها رفت و آمد می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در مسابقات رالی شرکت می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن لباس‌های مردانه می‌پوشد تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی، نقش مهمی در تبلیغات ایفا می‌کند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت می‌رود تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمی رود تا به ظاهر آزاد باشد تا با مرد مساوی شود.

زن با مرد مساوی است؛ زن ریحانه بودنش را نادیده می‌انگار تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن عفاف را دفن می‌کند و حجاب را رنگ بی رنگی می‌زند تا با مرد مساوی شود.
زن با مرد مساوی است؛ زن در انسانیت و رعایت تقوا با مرد مساوی است!

قرآن می‌گوید زن و مرد مساوی هستند، پس چرا دیه آن‌ها متفاوت است

دین مبین اسلام هرگز برای مردان نسبت به زنان امتیاز حقوقی قائل نشده و اصل مساوات را درباره زن و مرد رعایت کرده است لذا مجموع، حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری از آن چه که برای مرد قرار داده، ندارد.

در این نوشتار به شبهاتی که در خصوص احکام و حقوق قصاص و دیه بین زن و مرد که به عنوان تبعیض از نگاه غیراسلامی مطرح می‌شود، بپردازیم:

1- تساوی زن و مرد در آفرینش

براساس آموزه‌های قرآنی زن و مرد در آفرینش از یک نفس آفریده شده‌اند

الف) «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء»؛

ای مردم بترسید از عصیان پروردگارتان، آن که شما را از یک تن بیافرید و از آن یک تن همسر او را و از آن دو، مردان و زنان بسیار در اطراف عالم برانگیخت.

ب) هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا؛

اوست خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و از او نیز جفتش را مقرر داشت تا به او انس و آرام گیرد.

ج) «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَى...»

ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم.

شبهه: از این آیات استفاده می‌شود که زن و مرد در خلقت مساوی هستند و از یک نفس آفریده شده‌اند و هر دو مخلوق خداوند و با یکدیگر مساویند، لذا نمی‌توان در قصاص و دیه بین‌ آنها فرق گذاشت و قصاص مرد قاتل در مقابل زن مقتول را مشروط به پرداخت نصف دیه مرد کرد. پس تعیین دیه زن به میزان نصف دیه مرد و مشروط کردن قصاص مرد در برابر زن به پرداخت نصف دیه مرد، مخالف این آموزه دینی است. درنتیجه روایاتی را که بر تفاوت زن و مرد در قصاص و دیه دلالت می‌کنند به جهت مخالفت با این آیات باید کنار گذاشت.

یکی از طرفداران این شبهه می‌نویسد:

با وجود آیه شریفه: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ...» چگونه می‌توان ماده 209 قانون مدنی را توجیه کرد؟ مگر زنان نیز چون مردان مخلوق خداوند نیستند که چنین بی‌پروا حکم قتل آنان صادر شده است؟!

پاسخ:

آری، بر اساس آموزه‌های قرآنی زن و مرد در آفرینش مساوی و از یک گوهرند، لیکن تلازمی بین تساوی آن‌ها در منشا آفرینش و یکسان بودن کامل آن دو در مقررات قصاص و دیه وجود ندارد. زیرا:

نخست: پیام آیات «خلقکم من نفس واحده» بیش از این نیست که خداوند شما انسان‌ها اعم از زن و مرد را از یک نفس آفریده است. اگر خلقت زن و مرد از یک نفس به معنای یکسان بودن زن و مرد باشد، دلیلی در بین نیست که یکسان بودن آن‌ها را به قصاص و دیات اختصاص دهد بلکه باید عنصر تساوی را به تمامی ابعاد زندگی آن دو تسری داد. لیکن واضح است که این سخن به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. زیرا با توجه به وجود ده‌ها بلکه صدها مورد تفاوت فیزیکی، روحی و روانی و در نتیجه حقوقی بین زن و مرد، مشکل تخصیص اکثر پیش می‌اید که از نظر اصولی مستهجن و قبیح و از ساحت سخنوری حکیم به دور است.

دوم: آیات مشتمل بر عبارت «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» درصدد بیان مطلبی است که ارتباطی با مسأله تساوی زن و مرد در قوانین تشریعی ندارد. ارباب تفسیر دو احتمال درباره عبارت مذکور داده‌اند:

1-مقصود از «نفس واحده» حضرت آدم (ع) و «زوجها» همسر او حضرت حوا است.

2-منظور شخص واحد معینی نیست بلکه مطلب ذکور و اناث از جنس انسان مراد است. در هر صورت این آیات هیچ‌گونه دلالتی، حتی اشاره‌ای بر یکسان بودن زن و مرد از نظر قوانین تشریعی از جمله قصاص و دیه ندارد. از این رو، روایاتی که قصاص مرد در برابر زن را مشروط به پرداخت نصف دیه مرد می‌کنند و دیه زن را نصف دیه مرد تعیین می‌نمایند، هیچ‌گونه تعارضی با آیات مشتمل بر عبارت «خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» ندارد تا در مقام عمل مجبور به طرد آن‌ها شویم.

سوم: اگر آیات مذکور چنین دلالتی دارند، باید نخست با آیات ارث در تعارض باشند. زیرا برابر آیه شریفه «یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین« حق ارث فرزند مذکر دو برابر فرزند مونث است و به یقین آیات قرآن با هم تعارض ندارند، پس باید از ادعای دلالت آیات مربوط به تساوی زن و مرد در خلقت بر عدم هرگونه تفاوتی بین آنها دست برداشت.

چهارم: لازمه اشتراک زن و مرد در انسانیت و خلق شدن از نفس واحد، برابری در حقوق و وظایف است نه تشابه در آن‌ها و تساوی غیر از تشابه است. تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. امکان دارد پدری ثروت خود را به طور مساوی بین فرزندان خود تقسیم کند اما این تقسیم مشابه نباشد؛، مثلا تجارت‌خانه، ملک مزروعی و مستغلات دارد؛ با توجه به شناختی که از استعداد و ذوق فرزندان می‌دهد. در این جا تقسیم اموال مساوی است اما مشابه نیست و تبعیض و ظلمی نیز صورت نگرفته است، بلکه به هر کدام با توجه به استعداد و ذوق او، مالی با ارزش مساوی داده شده است.

اسلام نیز حقوق مشابهی برای زن و مرد وضع نکرده است، ولی هرگز امتیاز حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نشده است و اصل مساوات را درباره زن و مرد رعایت کرده است. پس چنان که برای زن و مرد حقوقی مشابه در نظر نگرفته است، تکالیف و مجازات‌های مشابهی نیز قرار نداده است. اما در مجموع، حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری از آن چه که برای مرد قرار داده، ندارد.

2- حق و عادلانه بودن قوانین الهی

آیات متعددی از قرآن کریم بر حق و عادلانه بودن قوانین الهی دلالت می‌کنند و این که خداوند نسبت به بندگان خود در تکوین و تشریع، ظلم نمی‌کند:

الف: «وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّک صِدْقًا وَعَدْلًا»

و کلام پروردگار تو، با صدق و عدل به حد تمام رسید.

ب: «إِنِ الْحُکْمُ إِلا لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ»

حکم و فرمان، تنها از آن خداست؛ حق را از باطل جدا می کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.

ج) «وَمَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ»

و پرودگارت هرگز به بندگان ستم نمی‌کند

شبهه: تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه و الزام اولیای زن به پرداخت نصف دیه مرد هنگام قصاص مرد دربرابر زن، بدون مشروط کردن قصاص زن در برابر مرد به چنین شرطی، از نظر عرف ظلم و مخالف حق و عدالت است و خداوند چنین سخنی نمی‌گوید و اینگونه حکم نمی‌کند. بنابر این زن و مرد در حقیقت انسانی و حقوق اجتماعی و اقتصادی از جمله قصاص و دیه با یکدیگر مساوی‌اند و روایاتی که بین آنها در قصاص و دیه تفاوت می‌گذارند، مخالف کتاب هستند و اینگونه روایات را طبق اخبار ردّ باید کنار گذاشت.

پاسخ:

کبرای این استدلال صحیح است و شکی نیست که کلام و احکام الهی مطابق با حق و عدل است و خداوند متعال هر آنچه را که به جامعه زیبای حق و عدل آراسته شد، بیان و حکم کرده است، لیکن اشکال در صغرای استدلال است. زیرا عدل به معنای دادن حق هر صاحب حقی به اوست (اعطاء کل ذی حق حقه) نه برابری همگان در آنچه که به آنان داده می‌شود و چه بسا در مواردی این برابری مصداق ظلم باشد و بر همین اساس معلوم نیست که تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه مصداق باطل و ظلم باشد، بلکه با توجه به نظام جامع حقوق اسلام، این تفاوت عین حق و عدل ارزیابی می‌شود.

در خانواده و جامعه مطلوب اسلام، عمده فعالیت‌ها و وظایف اقتصادی خانواده وظیفه مرد شمرده شده است. نقش اقتصادی مرد در خانواده و جامعه به گونه‌ای ترسیم شده که در صورت فقدان یا آسیب دیدن یک مرد، ضرر و زیان مادی زیادی به خانواده می‌رسد. در این نظام، فرزندانی که پدر و همسری که شوهر خود را از دست داده‌اند، علاوه بر صدمه روحی و معنوی محرومیت از پدر و شوهر، پشتوانه مالی و مادی خود را در زندگی از دست داده‌اند در حالی که از دست دادن مادر و همسر، تنها صدمه روحی برای فرزندان و شوهر به دنبال دارد. طبیعی است که در چنین نظامی دیه مرد بیش از دیه زن ارزیابی و تعیین شود و این تفاوت، ایجاد نوعی توازن بین حقوق و وظایف مرد در نظام حقوقی اسلام بوده و در عین حق و عدالت است، در این صورت می‌بینیم روایاتی که مستند نظریه اجتماعی بین فقهای شیعه است. هیچ منافاتی با آیات مذکور نخواهد داشت.

علاوه بر این اگر حقوق زن و مرد جدا از سایر اجزای نظام حقوقی اسلام ارزیابی شود، باید هرگونه تفاوت بین زن و مرد، ناحق و مخالف عدل، بلکه مصداق ظلم دانسته شود، حتی تفاوت‌هایی که در قرآن کریم به آن تصریح شده است، مانند ارث زن و مرد. و در این حال باید پذیرفت که کلام خداوند درون خود دچار تناقص است؛ زیرا از یک سو می‌گوید کلام خدا حق و عدل است و از دیگر سو، به ناحق و بر خلاف عدالت بین زند و مرد در ارث تفاوت می‌گذارد.

پس برآیند نظام حقوق اسلام باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد که در این صورت معلوم می‌شود بین حقوق اسلام باید مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد که در این صورت معلوم می‌شود بین حقوق و وظایف زن و مرد تساوی برقرار است نتیجه این که هر نوع تفاوتی را نباید جداگانه و بریده از سایر بخش‌های نظام حقوق اسلام ارزیابی کرد و ناحق و مصداق ظلم شمرد.